روی تخته سنگی نوشته شده بود: ....................................................... عشق لیاقت می خواهد و عاشق شدن جرات همیشه در پی کسی باش که با تمام کاستی ها و کمی هات و عیب هات حاظر باشد به تو عشق بورزد و تو رو به همه ی دنیا نشان بدهد و بگوید? این تمام دنیای من است
اگر جوانی عاشق شد چه کند؟
من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند.
برای بار دوم که از آنجا گذر کردم
زیر نوشته ی من کسی نوشته بود:
اگر صبر نداشته باشد چه کند؟
من هم با بی حوصلگی نوشتم:
بمیرد بهتر است.
برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم.
انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.
اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم...